بین من و دل ....
بین دل، این عقیق آسمانی و تو....
اینجا هویزه ،سال اول که وارد این بهشت شدم ،با خودم آرام گفتم هر جا دل طلبید....
و کنار مهدی پروانه خودم را یافتم.
و حالا بعد از چند سال که مرا طلبیده ای، می ترسم که دیگر نتوانم بیایم هویزه، بنشینم کنارت و ساعتها صورتم را روی سنگ مزار تو بگذارم تا آرامش بیایم.
این دل از هر چه که بگذرد توان ندارد از بوی جنوب ،آسمان شلمچه و احساس خوب پروانه ایی شدن بگذرد و سال جدید را آغاز کند بدون انرژی گرفتن از شهداء.
دل که این حرفها نمی فهمد، حالا که طعم این همه شیرینی را چشیده، چگونه باید اسفند را بگذرانم بدون...
:: بازدید از این مطلب : 623
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1